لطیفی بعد از تعطیلات نوروز باز هم برو بچههای پادری را دور هم جمع کرد و بعد از اتمام تصویربرداری اخبار ضد و نقیضی در خصوص زمان قرار گرفتن این سریال در کنداکتور تلویزیون به گوش میرسید تا اینکه نرسیدن دو سریال «علی البدل» و «چرخ فلک» مسئولان تلویزیون را مجاب کرد تا فصل دوم پادری را برای پخش در روزهای ماه رمضان تحویل تلویزیون بدهد تا این سریال بعد از سه سال به تلویزیون برگردد و مجدداً شاهد استفاده تکیه کلامهایی مانند قمپز، لغز، آمپاس و … از سوی مخاطبان این سریال باشیم. کوروش نریمانی، نویسندهی فصل دوم این سریال در خصوص حال و هوای این فصل و تغییرات احتمالی آن نسبت به فصل قبل نکاتی را با همشهری جوان در میان گذاشته است.
فیلمنامهای که دور ریختند!
مدل رسیدن «پادری2» به کنداکتور ماه رمضان، چیزی مثل حضور ایران در جام جهانی 98 بود، حضوری عجیب و غریب که شاید هیچ کس فکرش را نمیکرد چون سریالهای دیگری از پیش تعیین شده بودند و هیچ اسمی از «پادری» برده نمیشد، البته همین که این سریال از کنداکتور نوروزی بیرون گذاشته شد، پادریها را به دردسر بزرگی انداخت، دردرسری به اسم تغییرات و در این بین بیشترین فشار روی نویسندهی کار بود؛ کسی که که پلات اولیه را براساس 13 قسمت چیده بود و حالا باید سر و شکل کار را عوض میکرد؛ «ما داشتیم برای عید کار میکردیم ولی بعد از اینکه وقفهای در کار افتاد و قرار شد سریال بعد از عید پخش شود، تلاش کردیم تغییراتی در فیلمنامه ایجاد کنیم.
کوروش نریمانی جزء کسانی بود که در فصل اول پادری حضور نداشت، و مسئولیت نوشتن فصل دوم را بر عهده گرفت؛ یعنی او هم مثل بسیاری از ما از قاب تلویزیون با شخصیتهای سریال آشنا شده بود و تصویر ذهنی خاصی نسبت به آنها نداشت اما با وجود این سازندگان پادری ترجیح دادند فرمان نوشتن فیلمنامه را به او بسپارند تا با تجربهای که دارد، یک فصل آبرومند برای پادری رقم بزند اما بدون شک دوری او از فضای اولیهی سریال، نوشتن متن را برایش خیلی سخت کرد: «من در جریان تولید پادری یک نبودم اما زمانی که قرار شد سری دوم این سریال را بنویسم، تعدادی از قسمتهای فصل اول را دیدم.
![فیروز و نصرت دودکش، 30 شب کَل کَل میکنند! فیروز و نصرت دودکش، 30 شب کَل کَل میکنند!](https://cdn.bartarinha.ir/files/fa/news/1395/3/17/880173_939.jpg)
نوشتن فصل دوم یک سریال در حالی که از ابتدا جزئی از آن نبودهای کار بسیار سختی است، البته من قبلا هم این تجربهی سخت را از سر گذرانده بودم، آن هم برای نوشتن فصل دوم سریال «پایتخت». زمان نوشتن آن سریال هم این مشکل را داشتم چون بالاخره کاراکترها شکل خاصی دارند، فضای قصه و فضای شغلی آنها از پیش مشخص است و شما باید یک قصه ی واحد را پیش ببرید و به آنچه در گذشته رخ داده نیز وفادار باشید» مهمترین نکته در این بین، این است که نویسنده به خوبی قصهی فصل اول را بشناسد و با کاراکترها ارتباط برقرار کند؛ مسئلهای که به نظر میرسد نویسندهی با تجربهی پادری2 آن را رعایت کرده است؛ «کسی که فصل جدید یک اثر را مینویسد، باید به قصه و کاراکترها وفادار باشد. من زمان زیادی را صرف این کردم که به تیم قبلی وفادار بمانم. به آنها خسته نباشید میگویم چون در واقع تلاش کردم کار خوب دوستان را ادامه بدهم و در عین حال سلیقه و نگاه و قصهی خودم را نیز دنبال کنم»
لغز خوانان جدید
زوج بامزه و جذاب نصرت و فیروز، یکی از بهترین زوجهای کمدی در چند سال گذشته بود. هومن برق نورد و بهنام تشکر این دو شخصیت را خوب پردازش کردند که کری خواندنهایشان با یکدیگر در ذهن مخاطبان پیگیر تلویزیون ماندگار شده است. حالا قرار است در روزهای ماه مبارک رمضان یک بار دیگر این کاراکترها را ببینیم، البته با وجود تغییر نویسندهی سریال شاید این فکر به ذهن خیلیها برسد که نصرت و فیروز و دیگران از لحاظ شخصیتی تغییراتی کرده باشند اما نریمانی این ماجرا را تکذیب کرده و میگویند تنها تغییر در سریال، اتفاقاتی است که برای شخصیتها میافتد: « کاراکترها از لحاظ شخصیتی تغییری نکردند، فقط در اتفاقاتی که برای آنها میافتد، نکاتی هست؛ مثلا یکی از ویژگیهای این کار این بود که در مجموعه قبلی اینها یک قالیشویی داشتند اما در اینجا مکان کار قبلی را از دست دادهاند و این یکی از مسائلی بود که کار من را سخت کرد. یعنی شخصیتها جایی برای کار نداشتند.
شما اگر کاراکترهایی داشته باشید که با یک شغل مشخص معرفی شده باشند و بعد آن شغل و خانه و شرایط از آنها گرفته شده باشد و بخواهید آنها را در شرایطی بین زمین و هوا نگه دارید، کارتان بسیار دشوار خواهد بود» طبق خلاصه داستانی که از سریال بیرون آمده فیروز قالیشوییاش را از دست داده اما همچنان به همان شغل مشغول است و طبق گفتهی نریمانی کاراکترها با توجه به همان درگیریها با ماجراهی جدیدتری روبهرو میشوند و شرایط شخصیتها در جاهای مختلف قصه فرق میکند. به جز شخصیتهای اصلی فصل اول، صاحبخانه، همسایهها و یک پرستار و کاراکتری به نام منصور هم به پروژه اضافه شدهاند که از این بین، شخصیت منصور از همه ویژهتر و پررنگتر است.